پنل فيوز شما ممكن است چندين نوع فيوز متفاوت باشد. رايج ترين آنها عبارتند از:

• • فيوزهاي Edison Base (Type-T). فيوزهاي Type-T به گونه اي طراحي شده اند كه بيش از 125 ولت نداشته باشند و داراي آمپر حداكثر 30 آمپر باشند. اين فيوز استاندارد براي اكثر مدارهاي خانگي 120/125 ولت است. صورت فيوز با امتياز آمپر چاپ مي شود. اگر اطمينان داريد كه فيوزها به درستي با آمپراژ مدار مطابقت داشته اند ، مي توانيد با اطمينان از فيوزهاي جايگزين دقيقاً همان آمپر استفاده كنيد. اگر فكر مي كنيد احتمال وجود مدار “بيش از حد فيوز شده” وجود دارد ، ممكن است كسي فيوز بزرگتر از درجه مدار نصب كرده باشد – براي تعيين سايز مناسب فيوز با يك متخصص برق مشورت كنيد. فيوز 15 آمپر بايد با سيم هاي مدار 14 سنج مطابقت داشته باشد ، در حالي كه يك فيوز 20 آمپري براي سيم هاي 12 سنج طراحي شده است.
  • فيوزهاي نوع S فيوزهاي Type-S از دو جزء تشكيل شده اند: يك آداپتور و خود فيوز. هر سطح آمپراژ داراي آداپتور سوكت تطبيقي ​​با نخ منحصر به فرد براي جلوگيري از عدم هماهنگي فيوزها است. در جايي كه عملي باشد ، ايده خوبي است كه فيوزها و پايه هاي Type-S را نصب كنيد ، زيرا اين امر مانع از نصب فيوزهاي اشتباه در آينده خواهد شد.

• فيوزهاي كارتريج فيوزهاي كارتريج فيوزهاي سراميكي استوانه اي با آستين هاي فلزي يا تيغه در هر دو انتها هستند. آنها معمولاً براي مدارهاي 240 آمپر استفاده مي شوند. فيوزهاي كارتريج درون يك بلوك فيوز جاي مي گيرند كه درون جعبه فيوز درون يك شكاف قرار مي گيرد. از بين بردن آنها مستلزم استخراج بلوك فيوز با كشيدن دسته ، سپس تعويض فيوزهاي جداگانه در بلوك است. آنها معمولاً به صورت جفت داخل بلوك فيوز يافت مي شوند – هر كدام 120 ولت سرويس 240 ولت تركيبي را كنترل مي كنند. فيوزهاي كارتريج نه تنها براي مدارهاي لوازم خانگي 240 ولت بلكه براي “فيوز اصلي” كه قدرت را به تمام پنل فيوز كنترل مي كند استفاده مي شود. مانند فيوزهاي پيچ دار ، فيوزهاي كارتريج داراي رتبه آمپراژ نيز هستند. فيوزهاي اصلي اغلب 60 آمپر هستند ، در حالي كه فيوزهاي مربوط به مدارهاي لوازم خانگي معمولاً دستگاههاي 30 آمپر يا 40 آمپر هستند.

منبع: https://tehranpolika.com/%D9%85%D8%AD%D8%B5%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AA/%D8%AC%D8%B9%D8%A8%D9%87-%D9%81%DB%8C%D9%88%D8%B2/

خداحافظي سخت است،دل كندن سخت تر ...!خداحافظي گاهي دردناك است و پذيرفتن دل كندن و رها شدن از بعضي آدم دردناك تر!اما نبايد همه چيز را بدست زمان سپرد،ذهن ما آماده است تا هزاران بهانه بسازد تا لحظه ي خداحافظي و رها شدن از انسان هاي اشتباه را معلق و به تأخير بياندازد، همه چيز را صرفا بدست زمان سپردن باعث‌مي شود ميشود جسور نباشيم ، قدرت اراده امان را دست كم گرفته و خودمان را ،  وجودمان را ، عزت نفسمان را ،اصلا هست و نيستمان را ناديده بگيريم!چه بخواهيم چه به دست زمان بسپاريم لحظه ي خداحافظي مي رسد ، اگر امروز نرسد فردا مي رسد.واقعيت اين است زمان فقط بهانه اي ست تا به خورد دلمان بدهيم تا فرار كنيم از ديدن حقيقتو امان از قصه تلخ عادت به آدم ها.....اگر فهميده ايم به لحظه ي جدايي رسيده ايم بهتر است حداقل با خودمانروراست باشيمدرد را ادامه ندهيم‌ و به غم تبديلش نكنيمغم ، رنج بهمراه دارد و رنج آرام آرام روح ما را مي كشد و جسم ما را بيمار مي كندو مارا دچار وابستگي هاي كوركوورانه و از سر عادت مي كند.دل كندن ها را شروع كنيم.دل كندن از آدم هاي اشتباه ! از رابطه هايي كه سعي بر ساختنش داشتيمو ساخته نشد!از خاطرات تلخ !از عادت هاي غلط !از اميد هاي واهي !دل كه بكنيم، رها ميشويم.عزممان را كه جزم كنيم ، وداع و رها شدن را كه شروع كنيم ، مدتي غصه دار خواهيم بود سوگواري خواهيم كرداما بعد از آن مسيري نو روبرويمان باز خواهد شد با انسان هاي جديدي آشنا خواهيم شد خاطرات تازه اي شكل خواهيم دادو دريچه ايرو به فردايي بهتر با درايت مان رقم خواهيم زد و يادمان باشد  مهم‌ترين درسي كه از پاييز مي‌آموزيم، اين است:«تغيير» مي‌تواند زيبايي‌آفرين باشد ...

عشق هميشه خوب است اما نه توهم اشاميد هميشه خوب است اما نه واهي اش!من اما به اراده به تلاش معتقدم...به يك شروع تازه!حال دلت را به دست آدم ها نسپارنگذار افسار به دستشان به هركجا  كشانده شوي.اجازه نده رفت و آمدشان بشود دليل غم و شادي اتيك روز، يك لحظه بايد تصميم گرفت بايد محكم بود و اراده كرددور آدم هاي اشتباه را بايد خط كشيدرفتار هاي غلط را كنار گذاشتو لذت هاي پوچ زودگذر را دور ريخت...!نمي گويم كه خودخواه باش، نه!اما اول از همه خودت باش خودت را ببينو بر روي تمامي باورهاي ارزشمندت بمانبراي رسيدن به روياهايت بجنگ!و از پس تمامي اتفاق ها بزرگ شوبهانه تراشي نكن كه نميشودكه نمي گذارند كه مگر دل منطق سرش مي شود....اين ها همش بهانه است تا به خورد دلت دهيتا اين دست آن دست كني، كه مدام امروز و فردا كني و در خواب فردايي كه هيچگاه نمي آيد بماني  و همان آدم ديروز باقي بماني اما خسته تر ، تهي تر، بي انگيزه تر!بايد بداني در حقيقت اين  انسان در بند است كه بفكر ازادي و رهايي ستو آدمي در تاريكي ست كه بدنبال روشنايي مي گردد سرنوشت بر حسب شانس نيست،بر حسب انتخاب است.چيزي نيست كه در انتظارش نشست،بلكه چيزي‌ست كه بايد آن را به دست آورد ...

متن عاشقانه

نيستم،دقيقه ها ، ساعت ها و حتي روزهاي زيادي نبودمكه توي دست و پاي روزمره گي هايتان نباشم؛اما حالا آمده ام اين وسط ميان همه دل مشغوليتان بگويم:آدم ها مي آيند با هزار وعده وعيداما تا كمي هواي رابطه ابري شد مي روند و مي ميرند اما تا پاي لحظه مرگ هم نمي فهمند كه نمي فهمند كه رابطه هايي كه ارزشش را دارد را بايد از دل مايه گذاشتمراقبش بود،سختي كشيد تا به ساحل امن آرامش رسيد. مثل يك پروانه مثل روز اول به دورش چرخيددرك كرد گذشت كرد ، بايد پاي رابطه ايستاد، ايستادگي كرددرست مثل مادري كهپاي طفل شيرخواره اش مي ايستدحفظش مي كند حواسش هست تا كوچكترين اسيبي نبيندبزرگش مي كند.هر رابطه اي خود به خود في نفسه استعداد فروپاشي دارد دقيقا مثل همان نوزادي كه كافي ست تنها يك روز كه هيچ ، يك نصف روز نباشيدتا خداي نكرده انقدر گريه كند تا از گرسنگي كه هيچ از نفس هم بيفتد!شما ممكن است دوباره فرزندي ديگر بدنيا بياوريد اما خوب ميدانيد هيچ فرزندي جاي آن يكي را نميگيرد، غم نبود آن يكي كه ديگر نيست هميشه همراهتان هست!ادم ها استعداد هاي زيادي دارندو مستعدترين شاننماندن و نساختن استدر رابطه اي كه ارزشش را دارد مهم نيست چطور بحث شروع شدكه آنرا به دعوا كشاندو كه از سر كلافگي بلند شد و در را محكمپشت سرش بستاگر فكر مي كنيد و در دلتان ميگوييدرفت كه رفت بعدي به راحتي جايش را ميگيردنطفه اش را به چه حقي مي سازيد!!!!؟اگر پاي ماندن نداريداگر نميخواهيد بمانيد پايغم‌ و شادي اش ،پاي دلدادگي هايش پاي لبخند ها و بغض هاي فروماندهدر گلويشپاي بي قراري و بهانه هايشپاي ناز و نيازش...نه .... نسازيدش .....!.من حتي اگر نبودمبايد بداني در رابطه هاي سالم  رابطه هايي را كه ارزشش را دارداز دل كه هيچ بايد از جان مايه گذاشت

غم عشق
ديدي اي دل كه غم عشق دگربار چه كرد
چون بشد دلبر و با يار وفادار چه كرد
آه از آن نرگس جادو كه چه بازي انگيخت
آه از آن مست كه با مردم هشيار چه كرد
اشك من رنگ شفق يافت ز بي‌مهري يار
طالع بي‌شفقت بين كه در اين كار چه كرد
برقي از منزل ليلي بدرخشيد سحر
وه كه با خرمن مجنون دل افگار چه كرد
ساقيا جام مي‌ام ده كه نگارنده غيب
نيست معلوم كه در پرده اسرار چه كرد
آن كه پرنقش زد اين دايره مينايي
كس ندانست كه در گردش پرگار چه كرد
فكر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
يار ديرينه ببينيد كه با يار چه كرد
زيباترين متن هاي رمانتيك
خمي كه ابروي شوخ تو در كمان انداخت
به قصد جان من زار ناتوان انداخت
نبود نقش دو عالم كه رنگ الفت بود
زمانه طرح محبت نه اين زمان انداخت

متن عاشقانه

_________________________

مرحبا اي پيك مشتاقان بده پيغام دوست
تا كنم جان از سر رغبت فداي نام دوست
واله و شيداست دايم همچو بلبل در قفس
طوطي طبعم ز عشق شكر و بادام دوست
زلف او دام است و خالش دانه آن دام و من
بر اميد دانه‌اي افتاده‌ام در دام دوست
سر ز مستي برنگيرد تا به صبح روز حشر
هر كه چون من در ازل يك جرعه خورد از جام دوست
بس نگويم شمه‌اي از شرح شوق خود از آنك
دردسر باشد نمودن بيش از اين ابرام دوست
گر دهد دستم كشم در ديده همچون توتيا
خاك راهي كان مشرف گردد از اقدام دوست
ميل من سوي وصال و قصد او سوي فراق
ترك كام خود گرفتم تا برآيد كام دوست
حافظ اندر درد او مي‌سوز و بي‌درمان بساز
زان كه درماني ندارد درد بي‌آرام دوست

متن عاشقانه

____

در بعضي طوفانهاي زندگي، كم كم ياد ميگيري كه نبايد توقعي داشته باشي مگر از خودت.متوجه ميشوي, بعضي را هرچند نزديك، اما نبايد باور كردمتوجه ميشوي روي بعضي هر چند صميمي، اما نبايد حساب كردميفهمي بعضي را هر چند آشنا، اما نميتوان شناختو اين اصلاً تلخ نيست، شكست نيست،آگاه شدن تاوان دارد ممكن است در حين آگاه شدن درد بكشي،اين آگاهي دردناك استاما هرگز تلخ نيست ...

____

زندگي، هديه ي عجيبي ست. اول آدم بيش از اندازه قدر اين هديه را مي داند. خيال مي كند زندگي جاويد نصيبش شده. بعد اين هديه دلش را مي زند. خيال مي كند خراب است. كوتاه است. هزار عيب رويش مي گذارد. به طوري كه مي شود گفت حاضر است دورش بياندازد. ولي عاقبت مي فهمم كه زندگي هديه نبوده، گنج بزرگي بوده كه به آدم وام داده اند. آنوقت سعي مي كند كاري كند كه سزاوار آن باشد ...

____

متن عاشقانه

مديتيشن نام مشترك مجموعهٔ وسيعي از تمرينات است كه هدف‌شان افزايش قدرتِ بخش‌هاي عالي‌تر مغز (پره فرونتال كورتكس) بر بخش‌هاي قديمي‌تر مغز است.
با اين كه در آئين‌هاي‌شرقي بخصوص بوديسم، مديتيشن بخشي از يك مجموعهٔ وسيع از باورها و آيين‌هاست ولي تحقيقات ميداني نشان داده‌اند كه مديتيشن به‌خودي‌ خودمنجر به تغييراتي مثبت در فعاليت مغز گردد. افزايش قدرت مغز عالي منجر به ارتقاء توان ما براي مديريت خشم،اضطراب و هوس‌هايمان مي شود.
ما مثل مردم شرق از كودكي با مديتيشن آشنا نيستيم و مثل مردم آمريكاي شمالي و اروپا با موسيقي كلاسيك آشنايي نداريم. نه شطرنج بازي مي‌كنيم و نه مديتيشن انجام مي‌دهيم و اين طبيعي است كه نمي‌توانيم خشم و اضطراب خود را كنترل كنيم
 در نتيجه آمار بسيار بالايي از مصرف داروهاي آرام‌بخش داريم كه در سطح جهاني يك ركورد محسوب مي‌شود. ميزان مصرف دارو در كشور ما با ميزان مصرف دارو در چين برابر است. ما بالاترين مصرف مواد مخدر را در جهان داريم!
ما از كودكي در مدرسه و خانواده با فرهنگي مواجه هستيم كه براي برآوردن نيازهاي دوران شهرنشيني ناكارآمد است؛ مثلاً فقط به موسيقي‌هاي احساس‌برانگيز گوش مي‌دهيم، قصّه‌هاي معجزه‌محور و جادويي به خوردمان داده مي‌شوند و حتي آنها را به جاي قصّه تاريخ مي‌نامند، مديتيشن در فرهنگ ما جايي ندارد و شطرنج هم چيزي نيست كه بچه‌هاي ما با آن اُنس بگيرند! طبعاً ما با اين همه تحريك هيجان‌هاي بَدَوي مغز، قادر نخواهيم بود مطابق با برنامه هاي از پيش طرّاحي شده و قراردادهاي اجتماعي زندگي‌ كنيم.
ما به آن بخش مغز كه مسؤول پرخاشگريست مغز خزنده‌ها مي‌گوييم، يعني مغزي كه ابتدايي‌ترين جانورها مثل مارمولك‌ها و مارها دارند.
 اگر قرار است ما از مغز فوقاني خود استفاده كنيم و بتوانيم حالِ خوشِ بادوام داشته باشيم، نبايد از اين تمريناتِ تقويت مغز عالي (پره فرونتال) غافل شويم. اگر ما به طور مستمر اين تمرينات را انجام ندهيم، هرچند به ما شعار داده شود كه خود را مديريت كن، حال چه به زبان سنتي يا به زبان امروزي، به چنين مهارتي دست نخواهيم يافت.
_ روش مديتيشن:مديتيشن كار دشوار و پيچيده اي نيست. همين‌كه شما روزانه به طور منظم و مستمر ۱۵ تا ۲۰ دقيقه در وضعيت بدني راحت و زمان و مكان بي‌مزاحمت بنشينيد و ذهن تان را بر يك سوژهٔ خاص «متمركز نگه داريد» مديتيشن انجام داده‌ايد.
اين سوژه مي‌تواند يك جريان بدني مثل دم و بازدم‌تان باشد، يك موسيقي آرام باشد، يا يك ذكرخاص.در اوايل اين تمرين در يك تايم پانزده دقيقه‌اي بارها تمركز شما به هم مي‌خورد و شما هر‌دقيقه چند‌ بار لازم است توجه‌تان را بر سوژه برگردانيد ولي هرچه اين تمرين را بيشتر انجام دهيد زمان‌هاي تمركز شما بر سوژه طولاني‌تر خواهند شد.

تئوري سندرم شوهر بازنشسته سي سال پيش توسط دكتر چارلز كليفورد جوهانسون ارائه شد كه گفتگو‌هايي با زنان خانه‌داري داشت كه همسران‌شان بازنشسته شده و از در خانه بودن مردهاي‌شان شاكي بودند. اين زنان احساس بدي داشتند و دل‌شان مي‌خواست فرياد بزنند، چون شوهران‌شان مدام جلوي دست و پاي‌شان بودند و آن‌ها را ديوانه كرده بودند!
 زنان ژاپني بيشتر از بقيه‌ي زنان از سندرم شوهر بازنشسته رنج مي‌برند. بيش از ۹۰ درصد از خانم‌هاي ژاپني كه بالاي ۶۵ سال دارند، هرگز بيرون از خانه كار نكرده‌اند، بنابراين وقتي ناگهان با اين مشكل روبرو مي‌شوند كه شوهران‌شان، هفت روز هفته و بيست و چهار ساعت شبانه روز در خانه‌اند، تعادل زندگي و امورشان به هم مي‌خورد. آمار طلاق در ميان زوج‌هاي بازنشسته در ژاپن، طي ۲۰ سال اخير به شدت افزايش يافته است.
 زناني كه از بازنشستگي همسر خود ناراحت و عصباني‌اند (دچار سندرم شوهر بازنشسته شده‌اند) اغلب علت را اينگونه عنوان مي‌كنند:
_شوهرم توقعاتش زياد و غيرمنطقي شده، مثلا با اينكه خودش وقت آزاد دارد انتظار دارد من هميشه برايش غذا درست كنم._شوهرم واقعا آداب معاشرت را فراموش كرده و بي‌ادب شده._ شوهرم دست و پا چلفتي شده و بدون من هيچ كاري را نمي‌تواند درست انجام بدهد
_ شوهرم درباره‌ي همه چيز غُر مي‌زند و ايراد مي‌گيرد._ شوهرم در كار‌هاي مربوط به من دخالت مي‌كند و سرك مي‌كشد.
نكاتي براي نجات از سندرم شوهر بازنشسته:
يادتان باشد، بازنشستگي ربطي به تنبلي ندارد. بازنشستگي مرحله‌اي طبيعي از زندگي براي افراد شاغل است كه پنجره‌اي كاملا جديد به زندگي باز مي‌كند، اما نياز به برنامه ريزي، درايت و منطق براي لذت بردن از اين دوران و كنار آمدن با بحران‌هاي آن دارد.
_ سراغ روياهاي‌تان برويد و براي‌شان برنامه ريزي كنيد. زوج‌هايي كه طي سال‌هاي زندگي مشترك خود عادت كرده‌اند با هم براي مسائل مالي و خانوادگي و ... برنامه ريزي كنند، در دوران بازنشستگي موفق‌تر عمل مي‌كنند. 
_ فعاليت‌هايي انجام دهيد كه هر دوي شما از آن لذت مي‌بريد. 
_ براي هر كدام‌تان يك فضاي شخصي در خانه در نظر بگيريد و به هم اجازه دهيد به علاقه مندي‌هاي فردي‌تان برسيد. 
_ در مورد احساسات و نگراني‌ها وترس‌هاي‌تان در اين مرحله‌ي جديد از زندگي، راحت و صميمي با همسرتان حرف بزنيد. 
_براي گوش دادن به حرف‌هاي همسرتان وقت بگذاريد. 
_ نسبت به هم مهربان‌تر باشيد. مهرباني واگير دارد. وقتي با همسرتان مهرباني مي‌كنيد و ملايمت به خرج مي‌دهيد، او كمتر مي‌تواند از دست‌تان عصباني بشود و به شما پرخاش كند. 
اگر همسرتان بعد از بازنشستگي افسرده شده ...گاهي دست از كار كشيدن و بازنشسته شدن مي‌تواند آنقدر استرس برانگيز باشد كه فرد احساس افسردگي كند و اين مسئله بيشتر از آنچه فكر مي‌كنيد شايع است. اگر همسرتان با افسردگي بعد از بازنشستگي دست و پنجه نرم مي‌كند يا اصلا حال و حوصله‌ي روز‌هاي بازنشستگي‌اش را ندارد، بهترين كار اين است كه او را تشويق كنيد در مورد احساسش حرف بزند و او را وارد فعاليت‌هايي كنيد.

اما اگر نوسانات خلقي همسرتان بخشي از شخصيت او نيست و بعد از بازنشستگي‌اش روي داده مي‌تواند علامتي از افسردگي يا آلزايمر زودهنگام باشد. اگر تغييرات خلقي همسرتان جوري است كه حتي دوست نداريد با كسي معاشرت كنيد، بهتر است از يك مشاور حرفه‌اي كمك بگيريد. ممكن است همسرتان نگراني‌هايي داشته باشد يا خسته و نااميد شده باشد و از اين بابت كه نمي‌داند باقي زندگي‌اش چطور خواهد بود، مضطرب است. بازنشستگي قرار نيست رابطه و زندگي‌تان را بهم بزند، بلكه صرفا يك تغيير است و هر تغييري با استرس همراه است. بين خودتان راه‌هاي ممكن براي حفظ آرامش و ارتباط بهتر و ضمنا حفظ فضاي شخصي‌تان را پيدا كنيد تا از اين مرحله از زندگي‌تان لذت ببريد.

۱.  پوسته تخم مرغبه جاي آنكه پوسته تخم مرغ را روانه سطل زباله كنيد، آن‌ها را نگه داريد. بعد از آنكه پوسته‌ها را به خوبي شستيد و خشك كرديد، اكنون مي‌توانيد از آن‌ها استفاده كنيد. اين پوسته‌ها مانند كود هستند و براي باغچه خانگي و گياهان مواد مغذي و ضروري را تأمين مي‌كنند و البته بازدارنده آفات و حشرات نيز هستند.
۲. فويل آلومينيوميمي‌توانيد براي بسته‌بندي ظرف غذا مجدد از آن استفاده كنيد يا فويل را به شكل گلوله كوچكي در بياوريد و براي پاك كردن باقي‌مانده چسبيده غذا روي تابه و قابلمه، از اين توپ آلومينيومي استفاده كنيد. براي تيز كردن تيغه‌هاي قيچي هم مي‌توانيد از فويل آلومينيوم استفاده كنيد. براي اين منظور يك تكه از ورقه آلومينيومي را تا كنيد و با قيچي آن را چند بار برش بزنيد تا تيغه‌ها دوباره تيز و برنده شوند.
۳. دكمه‌هاي پيراهن اگر يك پيراهن قديمي داريد كه پاره شده يا ديگر قابل استفاده نيست، پارچه‌اش را طبق مورد اول دوباره مورد استفاده قرار دهيد و دكمه‌هاي آن را در يك ظرف نگهداري كنيد. زماني كه يكي از ديگر لباس‌هايتان، دكمه‌اش گم شده باشد، اين دكمه‌هاي ذخيره شده به كمكتان مي‌آيند.
۴. ظروف شيشه‌اي، بطري، جعبه و مانند آن‌هاظروف بزرگ را براي نگهداري مواد حجيم و بيشتر در كمد، كابينت يا انباري استفاده كنيد و شيشه‌هاي كوچك‌تر را براي وسايل ريز و كوچك‌تر مانند ميخ، پيچ و ... به كار ببريد. اين ظروف كوچك براي دكمه‌هايي كه در مورد قبلي به آن‌ها اشاره شد هم ايده آل هستند.
۵. ته‌مانده غذا و استخوان‌هابسياري از مادران قديمي باقي‌مانده استخوان مرغ، چربي‌هاي گوشت يا قسمت‌هاي بريده شده سبزيجات را دور نمي‌انداختند. شما مي‌توانيد با همه اين مواد غذايي، آبگوشت و خوراك لذيذي تهيه كنيد و از خواص آن‌ها بهره ببريد. يك ظرف يا كيسه را درون فريزر به اين مواد غذايي باقي‌مانده اختصاص دهيد و هر زمان كه مقداري از مواد خوراكي وعده‌هاي غذايي‌تان باقي‌مانده بود، آن را به ظرف نگهداري فريزري اضافه كنيد. وقتي كه حجم مواد غذايي به ميزان مورد نظرتان رسيد، آن‌ها را درون قابلمه بريزيد، چند پيمانه آب به آن اضافه كنيد و از اين خوراك خوش‌طعم لذت ببريد.
۶.لباس‌هاي كهنه و قديميمي‌توانيد به راحتي زيپ از كار افتاده شلوار جين محبوبتان را تعمير كنيد، با استفاده از تيغ خودتراش پرز و دانه‌هاي تشكيل شده روي پليور بافتني‌تان را از بين ببريد، يا اگر يك حوله كهنه و رنگ و رو رفته داريد، آن را به تكه‌هاي كوچك برش بزنيد و به عنوان دستمال استفاده كنيد.
۷. چربي گوشتخريد روغن‌هاي پخت و پز هزينه‌بر است، پس چرا از چربي‌هاي گوشت خانگي استفاده نكنيد؟ اين چربي‌ها موجب طعم دادن به غذا‌هاي مختلف مانند سوپ، خورشت، سيب زميني و ... مي‌شوند. چربي ذوب شده گوشت را درون ظرف در بسته بدون وارد شدن هوا و درون يخچال نگهداري كنيد. اين چربي با نگهداري در يخچال و به شيوه صحيح گفته شده، براي حدود يك ماه قابل استفاده است.
۸. روزنامه در آن زمان از روزنامه،براي جلد كردن كتاب،  تميز كردن پنجره، بسته‌بندي وسايل شكستني، بستر حيوانات خانگي مانند پرنده‌ها و همچنين روشن كردن آتش از روزنامه استفاده‌ مي‌شد
۹. ته‌مانده صابون جامد اين تكه‌هاي كوچك صابون را نگه داريد و آن‌ها را درون يك لنگه از جورابي كه ديگر مصرف نمي‌كنيد، قرار دهيد. زماني كه مقدار آن‌ها به حد كافي رسيد، جوراب را گره بزنيد و اضافي آن را با قيچي ببريد. اكنون يك كيسه پارچه‌اي صابوني داريد كه براي استفاده در حمام يا حتي تميز كردن سينك آشپزخانه ايده آل است.

۱. كمد لباستان را خلوت كنيد اگر لباسي را طي ۶ ماه گذشته استفاده نكرده‌ايم، به سه دسته تقسيم كنيم: براي هديه به خيريه فروختن و دور ريختن در حالتي كه قابل استفاده نباشد. به نظر آن‌هايي كه زندگي مينيماليستي را تجربه مي‌كنند، گزينه‌هاي كمتر براي لباس پوشيدن، دقيقا به اين معنا است كه ما وقت كم‌تري را براي لباس پوشيدن صرف مي‌كنيم.
۲. كيف پول خودمان را جمع و جور كنيم   كارت‌هاي مختلفمان را از كيف پول خارج كنيم. خيلي از اين كارت‌ها، ساليانه هم مورد مصرف ما قرار نمي‌گيرند. چه علتي دارد كه ما هر روز آن‌ها را حمل كنيم؟۳. سبك سفر كنيداگر براي ۴ روز سفر مي‌كنيد، براي دو روز لباس ببريد. فقط لوازم ضروري سفر را با خودتان حمل كنيد 
۴. كم‌تر خريد كنيددر هايپرها راه مي‌رويم و چيزهايي كه لازم نداريم جذبمان مي‌كنند. خريدمان را كم‌تر كنيم و اگر نمي‌توانيم خريد خودمان را كنترل كنيم، خريد آنلاين براي ما گزينه مناسب‌تري است.
۵. زمان كم‌تري در شبكه‌هاي اجتماعي بگذرانيم خيلي از ما اگر حساب كنيم كه چقدر در شبكه‌هاي اجتماعي وقت تلف مي‌كنيم، حيرت‌زده خواهيم شد. زندگي مينيماليستي مي‌خواهد شلوغي‌ها و زمان‌هايي كه از دست مي‌دهيم را به حداقل برساند.
۶. روش رفت‌و آمد خود را عوض كنيد
۷. ميز خودتان را خلوت كنيد كانتر آشپزخانه و ميز تحرير خودتان را به ساده‌ترين و خلوت‌ترين شكل ممكن درآوريد.
۸. زماني را براي آهسته كردن ريتم زندگي روزمره قرار دهيد 
۹. اهدافتان را جزيي‌تر كنيد و ليست كارهاي در انتظار انجام دادن داشته باشيد(To Do List)   اهداف بزرگتان را خرد كنيد. ليستي از كارهاي جزيي كه بايد انجام دهيد را بنويسيد.
۱۰. كم‌تر ولي باكيفيت‌تر بخوريم   
۱۱. كم‌تر بنشينيد 
۱۲. دسكتاپ خودمان را خلوت كنيم 
۱۳. كم‌تر از كيسه‌هاي پلاستيكي استفاده كنيم   زباله خودتان را كاهش دهيد و به حفظ محيط زيست كمك كنيد.
۱۴. بدهي نداشته باشيد معقول‌تر خريد كنيد و بودجه‌بندي داشته باشيد 
۱۵. كاغذهاي اضافي را به بازيافت تحويل دهيد   

كينه كينه مي آورد؛ خشم خشم مي آورد و نفرت نفرت مي زايد.اگر حافظ  تفسير « مروت و مدارا» را آسايش دو گيتي مي دانست، نخواست كه فقط بيتي گفته باشد لا به لاي هزاران هزار بيت بلكه خواست فلسفه اي را به ما گوشزد كند كه فهميدنش و عمل كردن به آن عمري مجاهدت مي خواهد و تمرين . فهميدن اين بيت آسان نيست؛ چه رسد به عمل كردن به آن.
اگر مي خواهي قصه جهان را بفهمي ناچاري كه روايت هاي ديگران را هم بشنوي، قصه اي كه تنها راويش تو باشي منصفانه نخواهد بود.براي تماشاي زندگي با همه بزرگيش بايد از خانه ات از كوچه ات از شهرت از سرزمينت  از زمانه ات بيرون بيايي و جايي بالاتر و دورتر از خودت بايستي و تماشا كني تا از كج فهمي و تعصب هايت كمي فقط كمي كاسته شود.من با شما تمرين مروت و مدار مي كنم در جامعه اي كه خشونت در لابه لاي سلول هاي آدم هايش لانه كرده، اگر از اين مسير نرويم، اگر اينها را با هم تمرين نكنيم، سرنوشتشان همان خواهد شد كه در مناطق ديگر خاورميانه شد ، برادر كشي و مخالف كشي و قبيله كشي و دشمن كشي.